دسته‌بندی نشده

علم چیست؟ وملاک‌های تمییز شناخت علمی از دیگر انواع شناخت‌ها کدامند؟

  1. علم چیست؟

علم در لغت به معنی یقین، معرفت و دانش است. واژه علم در مفهوم کلی خود بر هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیده ها، روابط و … اطلاق می گردد. می توان علم را مجموعه آگاهی ها، دانش ها و معلوماتی دانست که بشر تاکنون نسبت به دنیای ماده و عالم معنا پیدا کرده است. اساساً علم یک کار عقلانی و استدلالی است و تبیین های علمی باید با معنا باشد. عقاید ممکن است بر الهام، عادات و رسوم و سرنوشت و تقدیر متکی باشد، اما علم باید بر دلایل منطقی استوار باشد. دو روش منطقی مشخص وجود دارد که از دیدگاه تحقیقات علمی واجد اهمیت بسیار است. این روش ها عبارتند از:

  1. رهیافت استقراءگرایی (تجربه گرایی با رسیدن از جزء به کل یا به عبارتی از واقعیت به نظریه)
  2. رهیافت عقل گرایی (رسیدن از کل به جزء یا پیش بینی موارد جزئی بر اساس نظریه) (دلاور، 1380)

در حوزه اندیشه، رهیافت های معرفت شناختی مختلفی وجود دارد؛ با این حال در این کتاب به بحث در باب رهیافت استقرا گرایی (تجربه گرایی) و رهیافت عقل گرایی در باب علم اکتفا شده است.

معرفت علمی[1] (تئوری) در رهیافت استقراگرایی مجموعه ای از قوانین است که از طریق تجربه به دست می آید. تجربه نزد استقرا گرایان روشی برای تولید دانش علمی است. در این رهیافت دانش علمی مبتنی بر یافته های تجربی و گزاره های مشاهده ای است. رهیافت استقرایی از آغاز دوره رنسانس در مقابل عقل گرایی سنتی ظهور کرد. این رهیافت به جای تفکر قیاسی بر تفکر استقرایی (مشاهده) تاکید داشت. نمایندگان اصلی این رهیافت فرانس بیکن، دیوید هپوم و استوارت میل بودند.

پیروان هیافت عقل گرایی نیز دو دسته اند:

1)عقل گرایان انتقادی؛ 2)عقل گرایان غیرانتقادی. رهیافت ابطال گرایانه پوپر و رهیافت برنامه تحقیقی لاکاتوش ذیل عقل گرایان انتقادی قرار دارند. رایشن باخ و همپل از نمایندگان اصلی رهیافت عقل گرایان غیر انتقادی محسوب می شوند. به عقل گرایان غیرانتقادی، اثبات گرایان نیز می گویند. آزمایش که با تکیه بر منطبق قیاسی انجام شود در صورتی که از ثبات درونی برخوردار باشد و فرضیه های اولیه درستی داشته باشد، با ارزش است. ارزش منطق استقرایی به ثبات درونی و دقت آزمایش های مربوط به آن بستگی دارد (ساعی، 1386).

2- ملاک های تمییز شناخت علمی از دیگر انواع شناخت ها

یکی از مباحث عمده ای که در فلسفه علم مورد توجه قرار می گیرد معیار تمایز علم از غیر علم است. ارسطو نخستین فیلسوف علم بود که بر روی مساله تمییز تفسیرهای علمی از غیرعلمی تأکید ورزید. در اوایل قرن بیستم برخی از دانشمندان و فلاسفه بار دیگر به این مساله توجه نمودند. در ادامه به دو مورد از این معیارها اشاره می شود:

2-1- معیار اثبات پذیری[2] : فلاسفه در ارائه معیارهایی برای اثبات پذیری رهیافت های گوناگونی را مطرح ساختند از جمله اعضای حلقه وین که پیشنهاد می کردند فقط احکام معنادار تجربی اثبات پذیر هستند. یک حکم معنادار تجربی است اگر و تنها اگر مشخص ساختن شرایطی که حکم مذکور را صادق می سازد امکان پذیر باشد. در اثبات گرایی، علم معرفتی است که از طریق تجربه اثبات پذیر است. نزد این افراد آنچه نتواند با دلایل مثبت تایید شود شایسته باور کردن نیست. آنان یک اعتقاد را زمانی می پذیرند که قابل اثبات باشد.

2-2- معیار ابطال پذیری[3] : وقتی قانونی علمی وقوع پدیده هایی را ناممکن اعلام می کند، مفهوم دقیقش این است که در صورت وقوع آن پدیده ها، قانون از صحت می افتد و ابطال می شود، همه قوانین علمی چنین هستند که در صورت اتفاق افتادن برخی حوادث باطل می شوند. چنین نیست که قوانین علمی با همه چیز و همه اوضاع سازگار باشند و هر چه حادث شود برای آن ها بی تفاوت باشدف خاصیت مهم قوانین علمی همین بی تفاوت بودن آن ها نسبت به پدیده هاست و همین ویژگی آن ها را ابطال پذیر می کند (خاکی، 1379). ابطال پذیران علم را به مثابه مجموعه ای از فرضیه هایی می پندارند که به منظور توصیف و تبیین دقیق رفتار جهان موقتاً پیشنهاد شده اند. چنانچه بخواهیم فرضیه ای را جز معرفت علمی محسوب کنیم باید ابطال پذیر باشد، فرضیه ای ابطال پذیر خواهد بود که یک گزاره مشاهدتی یا مجموعه ای از گزاره های مشاهدتی منطقاً ناسازگار با آن امکان وجود داشته باشد، بدین معنا که اگر صدق گزاره ها اثبات شد فرضیه را ابطال کند.

مثال : هرگز روزهای چهارشنبه باران نمی بارد (ابطال پذیر)

مثال: هوا یا بارانی است و یا بارانی نیست. (ابطال ناپذیر)

آنچه از نظریه و قانون علمی انتظار می رود این است که خبری درباره چگونگی عمل جهان در اختیار ما بنهد.

3-فلسفه تحقیق علمی

چرا تحقیق علمی انجام می شود و اساساً بشر چه نیازی به تحقیق علمی دارد؟

3-1- نیاز فطری انسان: انسان فطرتاً جستجو گر است و می خواهد تا حد امکان همه چیز را بداند و رموز جهان را کشف کند.

3-2- پاسخگویی به نیازهای حیاتی: انسان موجودی است که از بدو حیات تا مرگ با مسائل گوناگون روبروست. او عضو سه سیستم اکولوژیک، اجتماعی و ماوراء طبیعت است. بنابراین تحقیق در این سه حوزه برای تداوم و ایجاد رفاه بشر ضروری به نظر می رسد. (حافظ نیا، 1380)

شکل 1) ارتباط میان انسان و سیستم اکولوژیک، اجتماعی و ماوراء طبیعت

بر اساس نوع شناسی[1] دیگری، رابطه انسان شامل رابطه با خود، رابطه با محیط، رابطه با سایر انسان ها و رابطه با خدا می گردد. بر این اساس، علوم مختلفی نظیر علوم انسانی، علوم تجربی و علوم دینی شکل گرفته اند که هر یک به مطالعه خرده سیستم ها می پردازند. در جدول 1 ویژگی های علوم طبیعی (تجربی) و علوم اجتماعی (انسانی) مورد مقایسه قرار گرفته اند.

جدول 1) مقایسه ویژگی های علوم طبیعی و علوم اجتماعی (خاکی، 1379)

ویژگیهای علوم طبیعی جستجوی علت[2] پدیده ها هدف اصلی: مشاهده و تجربه مشاهدات متأثر از تئوری اند مشاهده از بیرون نفی ایدئولوژیویژگیهای علوم اجتماعی جستجوی دلیل[3] پدیده ها هدف اصلی: فهم معنی اعمال مشاهدات و اعمال متأثر از اعتباررند. مشاهده و کشف مشابهت ها از درون قبول دخالت ایدئولوژی

4- هدف تحقیق علمی

از آنجا که تحقیق علمی با ظهور مسئله یا مجهولی در ذهن محقق شروع می شود، هدف اصلی تحقیق علمی را باید معلوم کردن آن مجهول و به عبارتی حل مسئله و پاسخ یافتن برای آن دانست. اما تحقیق علمی یک هدف اولیه و یک هدف غایی (نهایی) دارد. هدف اولیه محقق روشن ساختن مسئله خاصی است که با آن روبرو شده است ولی هدف غایی او دستیابی به معلوم کلی و به عبارتی قضایای علمی کلی است که خصلتی جهان شمول دارد. به عبارت دیگر لازم است به این دو سوال که اساساً چرا تحقیق مهم است و کاربرد آن چیست پاسخ داد.

تحقیق علمی در دو حوزه کاربرد دارد: حوزه اول در بحث تصمیم گیری[4] است. تصمیم گیری در سطح فردی، سازمانی و ملی مطرح می باشد. برای مثال تصمیم گیری برای خرید کامپیوتر تصمیم گیری در سطح فردی می باشد. تصمیم گیری برای وارد کردن کالای خاصی در یک سازمان تصمیم گیری در سطح سازمانی می باشد و تصمیم گیری برای تغییر نظام آموزشی تصمیم گیری در سطح ملی می باشد. تصمیم گیری عامل موفقیت و پیشرفت کشورها می باشد. تحقیقاتی که در حوزه تصمیم گیری فردی، سازمانی و ملی انجام می گیرد تحقیقاتی است که با هدف حل مساله یا کاهش اثر آن انجام می گیرد یا به عبارت دیگر جزء تحقیقات کاربردی است.

حوزه دوم کاربرد تحقیق علمی، در بحث علم و تولید علم[5] است. بحث علم و تولید علم با مفاهیم، سازه ها، تئوری ها، نظریه ها، اصول و قوانین علمی سر و کار دارد. به این معنا که هدف نهایی محقق دستیابی به حقیقت کلی است که قدرت تبیین کنندگی در زمان ها و مکان های مختلفی داشته باشد. به عبارت دیگر این حوزه حزء تحقیقات بنیادی است.

بطور کلی در شکل واقعی تر، هدف تحقیق علمی را می توان بصورت زیر بیان نمود:

  1. بررسی و ارزیابی نظریه ها
  2. ارائه نظریه جدید
  3. و حل مشکل یا مسئله (حافظ نیا، 1380)

5-عناصر روش تحقیق علمی

روش تحقیق علمی از مجموع کلمات روش و تحقیق علمی تشکیل شده است. برای دستیابی به تعریفی روشن و جامع از اصطلاح روش تحقیق علمی کلمات روش و تحقیق علمی به اختصار مورد بحث قرار می گیرند:

5-1- روش

چگونگی رسیدن به مقصد را میسر سازد روش [6] نام دارد. به عبارت دیگر مجموعه فعالیت هایی که محقق را به سمت دستیابی به قوانین علمی رهبری می کند روش نام دارد. چارلز پیرس 4 روش برای دانستن و آگاهی پیشنهاد می کند:

الف) روش بدیهی پنداری : در این روش انسان به آنچه برایش بدیهی است اتکا دارد. در این روش میزان اعتبار آگاهی ها به میزان تکرار آن ها بستگی دارد.

ب) روش پیروی محض : در این روش افراد از آنچه مقبولیت عام دارد پیروی می کنند مانند اعتقادات مذهبی.

ج) روش از پیش دانسته یا آزاد از تجربه : در این روش آن اموری که از قبل توسط دیگران بیان شده و تناقضی هم با عقل و منطق ندارد مورد پذیرش قرار می گیرند.

د) روش علمی : این روش معتبر ترین روش دستیابی به آگاهی است و نتایج بدست آمده ربطی به اندیشه ها و عقاید انسانی که آن را بررسی کرده ندارد. (مهاجری، 1386).

5-2- تحقیق علمی

از آنجا که تقریباً همه انسان ها برای یافتن پاسخ سوالات و حل مشکلات خود ناچار به کاوش هستند پس می توان گفت که همه به نوعی مشغول تحقیق هستند. واژه تحقیق اطلاق عام دارد و می توان آن را برای هر نوع فعالیت جستجو گرایانه ای انجام داد. اما اصطلاح تحقیق علمی اطلاق خاص دارد و می توان آن را برای نوع خاصی از فعالیت های تحقیقاتی بکار برد که دارای ویژگی های زیر هستند.

  1. برخوردار بودن از آداب و تشریفات ذهنی خاص: (دارای فرایند منظم و خاصی می باشند)
  2. توسعه قلمرو و معرفت: (تحقیق بایستی مطلب جدیدی را کشف و به حوزه قلمرو بشری اضافه کند)
  3. شناخت حاصل از نتیجه و تحقیق در بیرون ذهن واقعیت و مابه ازای خارجی داشته باشد.

بنابر ویژگی های مذکور تحقیق علمی را می توان بصورت زیر تعریف نمود:

تحقیق علمی عبارت است از تلاش کاوشگرانه محقق که با آداب خاصی به طور نظامند با هدف کشف مجهولی و به منظور توسعه قلمرو معرفتی بشر انجام شده و شناخت حاصل از آن مصادیق خارجی داشته باشد (حافظ نیا، 1380). در تعریفی دیگر تحقیق علمی عبارت است از تجزیه و تحلیل، ثبت علمی و نظامند مشاهدات کنترل شده که منجر به تولید قوانین کلی، اصول و نظریه ها می شود. یا به عبارت دیگر تحقیق علمی عبارت است از فرایند جستجوی منظم به منظور کشف یک موقعیت نامعین. (منظور از موقعیت نامعین هر چیزی است که در مورد آن شناخت نداشته باشیم). در تعریفی دیگر تحقیق علمی عبارت است از نحوه رسیدن به واقعیت[7] (آنچه هست) به حقیقت[8] (آنچه باید باشد) یا به عبارت دیگر رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب.

6- نگاه سیستمی به روش تحقیق علمی

اگر به فرایند تحقیق سیستمی نگاه شود ورودی، فرایند و خروجی آن بصورت زیر می باشد. بایستی ذکر شود عوامل محیطی نظیر قوانین و مقررات، دولت، دسترسی به اطلاعات توسط سازمان های رقیب و …. بر روند تحقیق اثر گذار هستند و هیچ تحقیقی در خلاء انجام نمی شود. هرگاه تحقیقی انجام شد که نتیجه ای در بر نداشت باید از بازخور استفاده کرد و مجدداً روند تحقیق را مورد بررسی قرار داد. چنانچه تحقیقی یافته معتبری نداشت یا مساله تحقیق درست تعریف نشده است و یا از روش شناسی نامناسبی استفاده شده است.


[1] . Typology

[2] . Cause

[3] . Reason

[4] . Decision making

[5] . Knowledge Generation

[6] . Method

[7] . Reality

[8] . Fact

7-1- نظریه توماس کوهن درباره پارادایم ها و انقلاب های علمی

ویژگی عمده نظریه توماس کوهن تاکیدی است که بر جنبه انقلابی[1] پیشرفت های علمی دارد به طوری که انقلاب متضمن طرد و رد یک ساختار نظری و جایگزینی آن با ساختار ناسازگار دیگر است. جنبه انقلابی پیشرفت های علمی را در شکل زیر می توان ملاحضه نمود:

همانگونه که در شکل 3 نشان داده شده است فعالیت های پراکنده و گوناگونی قبل از تشکیل یک علم صورت می گیرد و در نهایت پس از تبدیل شدن به یک پارادایم مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گیرد. پارادایم مشتمل بر مفروضات کلی نظری، قوانین و فنون کاربرد آن هاست که اعضاء جامعه خاصی از آن ها استفاده می کنند. بطور کلی انقلاب علمی عبارت است از طرد یک پارادایم و قبول پارادایم جدید، نه از سوی یک دانشمند بلکه از طرف جامعه علمی (حافظ نیا، 1380).

7-2- مفروضات پارادایم

هر پارادایم بایستی به 3 سوال اساسی پاسخ دهد.

سوال اول : هستی شناسی[2] : ماهیت واقعیت چیست؟

  • واقعیت عینی: آیا واقعیت عینی است و در بیرون از ذهن محقق قرار دارد؟ (آنچه قابل مشاهده باشد) مثل دوخت.
  • واقعیت ذهنی: آیا واقعیت ذهنی است و در درون ذهن محقق قرار دارد؟ (قابل مشاهده نیست) مثل رضایت شغلی

سوال دوم : شناخت شناسی[3]: ماهیت دانش چیست؟

  • دانش عینی : دانش عینی دانشی است که با تجربه حاصل می شود و  هر کسی قادر است به این قادر است به این دانش دست پیدا کند و این دانش به علت خاصیت عینی بودن، قابل اندازه گیری[4] و انتقال[5] می باشد.
  • دانش ذهنی : دانش ذهنی دانشی است که در ذهن محقق قرار دارد، بنابراین این دانش قابل اندازه گیری دقیق نیست و همچنین نمی توان آن را منتقل کرد. به علت ذهنی بودن دانش ذهنی هر فردی بایستی از دید خود به تحقیق بپردازد.

سوال سوم: روش شناسی[6]: ماهیت روش چیست؟

  • روش عینی (یا کمی) : چنانچه محقق واقعیت و دانش را عینی بداند بایستی از روش های کمی برای اندازه گیری و دستیابی به واقعیت بیرونی استفاده کند.
  • روش ذهنی (یا کیفی) : چنانچه محقق واقعیت و دانش را ذهنی بداند بایستی از روش های کیفی برای اندازه گیری و دستیابی به واقعیت ذهنی استفاده کند.

8- پارادایم های روش شناسی تحقیق در علوم انسانی

بطور کلی بر اساس پاسخ به سوالات هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی چهار پارادایم شکل گرفته است که در ادامه به اختصار توضیح داده خواهند شد:

8-1- پارادایم اثبات گرایی (پوزیتیوسم[7] یا اصالت تحصلی)

ایده کلیدی این سنت فلسفی این است که دنیای اجتماعی در بیرون وجود دارد. مشخصات آن را باید با بهره گیری از روش های عینی سنجید نه به اتکای روش های ذهنی مبتنی بر احساسات، انفعالات یا خودجوشی ها. این اظهار نظرها بر دو فرض استوار است: 1) یک فرض هستی شناختی که واقعیت را بیرونی و عینی می داند و 2) یک فرض شناخت شناسی که دانش را تنها زمانی معتبر می داند که بر پایه مشاهدات این واقعیت بیرونی استوار باشد (ایستر بای و همکاران، ترجمه ی اعرابی و ایزدی، 1384). در ادامه ماهیت واقعیت، ماهیت دانش و ماهیت روش در پارادایم اثبات گرایی مورد بحث قرار می گیرد:

ماهیت واقعیت: در این هستی شناسی فرض می شود که یک واقعیت قابل درک وجود دارد که از طریق سازو کارها و قوانین طبیعی تغییر ناپذیر، قابل درک است. تعمیم پذیری ها، با توجه به جدایی پدیده مورد برری از بستر آن صورت می گیرد و بعضاً در شکل قوانین علت و معلولی، بیان می شود (گویا و لینکلن، 1994؛ ریمر، 2001). به طور خلاصه واقعیت عینی و مستقل از ذهن است (وابسته به نظر فرد نیست) و در همه شرایط صادق است.

ماهیت دانش : در این پارادایم چنین فرض می شود که محقق و پدیده مورد بررسی وی دو مقوله مجزا از هم هستند و محقق می تواند بدون اینکه بر پدیده مورد بررسی تاثیرگذارد یا از آن تاثیر پذیرد آن را مورد بررسی قرار دهد. بطور خلاصه در این پارادایم دانش عینی است و از طریق آزمایش و عملیاتی کردن حاصل می گردد.

ماهیت روش : پرسش ها و یا فرضیه ها در قالب های پیشنهادی و حدسی مطرح می شوند و برای اینکه تأیید یا رد شوند، مورد آزمون تجربی قرار می گیرند (دانایی فرد و همکاران، 1386). بطور خلاصه در پارادایم اثبات گرایی شرایط آزمایشگاهی کامل (کنترل شدید) وجود دارد. این پارادایم در رشته های مهندسی، پزشکی و … استفاده می شود. بطور کلی با علومی سر و کار دارد که با اندازه گیری سرو کار دارد (فنی مهندسی و تجربی). در این پارادایم نتایج و یافته ها قابلیت تعمیم پذیری بالایی دارند.

بعد از گذشت زمانی از پارادایم اثبات گرایی، پارادایم کوچکتری درون این پارادایم به نام پسااثبات گرایی شکل گرفت که از روش های شبه آزمایشگاهی استفاده می کردند (گروه شاهد و کنترل). پیش فرض پارادایم پسااثبات گرایی این است که واقعیت وجود دارد اما به علت ناقص بودن سازو کارهای ذهنی انسان و ماهیت تعاملی پدیده ها با یکدیگر، واقعیت به صورت ناقص درک می شود. پارادایم پسااثبات گرایی نسبت به پارادایم اثبات گرایی عینی گرایی کمتر دارد و روش های آزمایشگاهی دارای کنترل شدید را رد می کند.

8-2- پارادایم تفسیری

واقعیت توسط افراد و نه عوامل بیرونی و عینی تعیین می شود و لذا محقق نباید در جمع آوری اطلاعات و ارقام و ارزیابی و اندازه گیری تعداد دفعات بروز آن رخداد، دارای الگویی خاص باشد بلکه باید به معانی و سازه های مختلفی توجه کند که مردم روی تجربیات خود می گذارند.

  • ماهیت واقعیت : واقعیت ذهنی، غیرقابل مشاهده، غیر قابل اندازه گیری، تغییر پذیر و وابسته به نظر فرد است.
  • ماهیت دانش : دانش ذهنی است و مبتنی بر تجربه و تفسیر فردی است. از نظر کاول ویک واقعیت آنچه مشاهده می کنیم نیست بلکه آنچه درک می کنیم می باشد.
  • ماهیت روش : از روش های مطالعه موردی، قوم نگاری و … استفاده می کند.

8-3- پارادایم انتقادی[8]

تئوری انتقادی بیانگر چندین مجموعه پارادایم جایگزین است که شامل نئو مارکسیسم، فمنیسم، ماتریالیسم و تحقیق مشارکتی بوده و سالهاست بوسیله صاحبنظران محور بحث و بررسی است (گویا و لینکلن، 1994؛ گاریک، 1999). در حقیقت تئوری انتقادی ممکن است به سه حوزه فرعی فراساختارگرایی، پست مدرنیسم و ترکیبی از این دو تقسیم شود که در مورد هر یک بحث فراوان شده است (آدری آر، 2000؛ آدری آر، 2000؛ گاریک، 1999). واقعیتی که فرض می شود قابل درک است، واقعیتی منعطف است و هاله ای از عوامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و … آن را احاطه کرده و سپس آن را درون مجموعه ای از ساختارهایی قرار داده اند که در حال حاضر به شکلی نامناسب، عنوان واقعیت به خود گرفته است. (کلین 1999؛ گاریک 1999).

در پارادایم انتقادی قدرت ها و ارزش ها در ساخت واقعیت نقش اساسی دارند. واقعیت عینی است. بایستی قدرت ها و ارزش ها را بشناسیم و از آنها انتقاد کنیم. ماهیت تعاملی تحقیق، مستلزم گفتمان بین محقق و آزمودنی های تحقیق است؛ گفتگو باید ماهیتی دیالکتیکی باشد تا سوء برداشت ها و غفلت ها به نوعی آگاهی تبدیل شود. در این پارادایم از روش های اقدام پژوهی و قم نگاری انتقادی استفاده می کنند.

8-4- پارادایم پسا ساختار گرایی

واقعیت در گفتمان و لایه های زبانی افراد نهفته است که بشدت تحت تأثیر قدرت قرار دارد. حرف ها و صحبت ها نشان دهنده ادراک افراد است. واقعیت و دانش، ربانی است و از روش های تحلیل گفتمان استفاده می کنند. در این روش از زبانشناسی بسیار استفاده می شود.

جدول زیر خلاصه مطالب را در مورد نوع شناسی پارادایم نشان می دهد.

جدول 2) مقایسه انواع پارادایم ها بر اساس مفروضات بنیادین

پارادایمماهیت واقعیتماهیت دانشماهیت روش
اثبات گراییعینی / قابل مشاهدهعینی / اندازه گیری عملیاتیکنترل شدید / تعمیم پذیری یافته ها
تفسیریذهنی / مشروط به تجربه فردذهنی / تفسیریمطالعه موردی، قوم نگاری
انتقادیماهیت عینی/ ارزش ها و قدرت در ساخت و اقعیت نقش دارد قوم نگاری انتقادی، اقدام پژوهی
پساساختار گراییواقعیت در زبان و گفتمان وجود دارد تحلیل گفتمان

[1] . Reveloution

[2] . Ontology

[3] . Epistemology

[4] . Measurable

[5] . Transferable

[6] . Methodology

[7] . Positivism

[8] . Critical theory


[1] . Scientific knowledge

[2] . Verifiability criterion

[3] . Falsifiability criterion

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *